روزگاری دامنه البرز محل جولان عقاب طلایی و جای امنی برای لانه هما بود. آن وقتها هنوز دست بیرحم سودجویان مثل تبری تیز و هراسآور به جان طبیعت بکر و دور از هیاهوی ارتفاعات تهران نیفتاد و حاشیه شهر اینگونه به یغما نرفته بود. حالا دیگر نه از عقاب طلایی خبری هست و نه از هما اثری.
حالا محله ما نیز در تهدید و محاصره منفعتطلبانی است که با ساخت و سازهای غیرمجازشان در ارتفاعات بالای 1800 متر، قانون را مثل برگ خشکی زیر پا گذاشتهاند و دارند کمکم هوای نفس کشیدن را هم از ما میگیرند. در گزارش پیشرو به چگونگی این ساخت و سازها در منطقه و نحوه برخورد قانون با آنها پرداختهایم.
مسابقه تصویب قانون ممنوعیت ساخت و ساز و حریم کوهستان اگر چه به پیش از انقلاب برمیگردد، اما پس از انقلاب، مسئولان این ارتفاع را بنا بر وضعیت منطقه به 1800 متر تغییر دادند. از آنجا که منطقه ما به لحاظ طبیعت زیبا و آب و هوای مطبوع و مجاورت کوهستان همواره چون طعمهای شیرین، مورد علاقه و توجه سودجویان بوده است، گویی خیلیها به این قانون بدهکار نبوده و نیستند.
در یکی 2 دهه گذشته، روند ساخت و ساز در عرصههای طبیعی و نقاط غیرمجاز آنچنان شدت گرفته که انگار خیلیها مصمم شدهاند از این رهگذر سودی به جیب بزنند. چندی پیش شهردار تهران اعلام کرد از ساخت و سازهایی که در منطقه یک و در ارتفاعات بالای 1800 متر انجام میشود بشدت جلوگیری میشود اما مسئله اینجاست که بسیاری از این افراد دارای پروانه ساخت هستند که اخذ آن یا مربوط به سالهای پیش از تصویب این قانون است و یا از مجراهایی موفق به گرفتن مجوز شدهاند که شناختهشده نیست.
در منطقه ما نمونههایی از این ساخت و سازهای غیرمجاز را میتوان در ارتفاعات دربند، پسقلعه، شیرپلا، پلنگچال و کوچه باغهای درکه دید که برخی سالها پیش ساخته شدهاند و در برخی دیگر به علت پیشرفت بیش از 30 درصد از عملیات عمرانی ساختمان، شهرداری به دریافت جریمه نقدی بسنده کرده است.
مهندس احمدی بافنده، شهردار منطقه یک، با اشاره به ساخت و سازهای غیرمجاز در شمال تهران میگوید: «160 تعاونی مسکن بعد از انقلاب در منطقه یک به ساخت و ساز پرداختهاند که 13 تعاونی در خارج از حریم ساخت و ساز بوده و مساحتی در حدود 300 هکتار را شامل میشوند که باید با اراضی دیگر جابجا شوند.» وی میافزاید:
«جلوگیری از ساخت و سازهای غیرمجاز در ارتفاعات بالاتر از 1800 متر از برنامههای اصلی شهرداری منطقه است و این برنامه هماکنون با همکاری نهادهای قضایی در حال اجرا است. وی در ادامه به پاکسازی تپه رحمانآباد از ساخت و سازهای غیرمجاز اشاره کرد و گفت: در حال حاضر این محدوده به بوستان نیلوفر تبدیل شده و از جاذبههای گردشگری منطقه است.»
تراشیدن کوههای منطقه به چه قیمتی؟
ساخت و سازهای غیرمجاز در ارتفاعات تهران موجب شده ارزشهای اکولوژیکی و زیستمحیطی این شهر نیز نابود شود. همانطور که میدانیم حوزه آبریز تهران یک حوزه وسیع و کاسهمانند است که به دلیل ظرفیتها و قابلیتهایی که در گذشته داشته به عنوان پایتخت انتخاب شده است.
یعنی منطقهای تپهماهوری بوده با پستی و بلندی و درهها و چشمهها و نهرها و تودههای جنگلی و باغات وسیع که به صورت مجموعهای درون یک واحد طبیعی متعادل بوده است. اما طی سالهای اخیر این تعادل به هم خورده است. چرا که نبود اصول و ضوابط علمی و فنی در شهرسازی و ساخت و سازهایی که در شرق و غرب و شمال تهران صورت گرفته محیط بستهای را ایجاد کرده است که امکان تهویه هوا برای تهران باقی نگذاشته است.
بهطوری که اگر در گذشته نسیم و وزش باد تهران جابجایی آلودگی هوای تهران را داشت، امروزه ساخت و سازهای بیرویه مانع این جابجایی میشود و برجهای ساخته شده در منطقه ما اجازه خروج این آلایندهها را نمیدهند. یعنی ما در این سالها کوه را تراشیدهایم و به جای آن ساختمان ساختهایم و این ساختمانهای مرتفع، بلای جانمان شدهاند و آلودگی را داخل کاسه شهر حبس میکنند.
از آن بدتر اینکه اگر مردم پیش از این برای استفاده از هوای تمیز و تفرج به درهها و دامنهها و بالادست این حوزههای آبخیز پناه میبردند، امروز به دلیل این ساخت و سازها، تمام این تفرجگاهها به نوعی دچار تغییر و تحول شدهاند. حتی در محدودههایی که ساخت و ساز هم نشده، انتقال آب این مناطق باعث از بین رفتن طراوت و ارزش تفریحی این اماکن شده است.
دستدرازی به حریم طبیعت
کارشناسان بر این باورند که عدم پاسخگویی به نیاز مسکن مردم در شهرها یکی از دلایل اصلی ساخت و سازهای غیرمجاز است. چهبسا اگر مشکل مسکن در شهرها حل و چارهاندیشی شده بود و مسئله مهاجرت کمی بیشتر تحت کنترل قرار میگرفت، ساخت و سازهای غیرمجاز مسکونی تا این حد شیوع پیدا نمیکرد و مردم با مسکن ارزانقیمت نیاز خود را پاسخ میدادند.
کوتاه با یک جامعهشناس درباره تبعات حاشیهنشینی
نه شهری، نه روستایی
محلههایی با کوچههای باریک و خانههای قوطی کبریتی و لباسهای آویزان از بند رختهای رنگی، تنها مختص مناطق دورافتاده ایران و حاشیهنشین جنوب پایتخت نیست، گرچه شاید برای خیلیها جای تعجب داشته باشد اما این منظرهای است که براحتی در حاشیه مناطق شمالی تهران و محلههای اطراف ما نیز قابل رؤیت است، دکتر محمدباقر بیات، جامعهشناس و مدرس دانشگاه، حاشیهنشینان را گروههای محروم اجتماعی میداند که هم از نظر اقتصادی و هم از نظر اجتماعی در حاشیه قرار گرفتهاند.
او میگوید: «حاشیهنشینان اغلب خانوادههایی بد مسکن هستند که در حومه شهرها یک مرکز جمعیتی یا شهرک مانندی را بوجود میآورند و با عنوان نه شهری ـ نه روستایی مشخص میشوند.»
وی میافزاید: «این عده از لحاظ فرهنگی و اجتماعی نیز با حالتی نه شهری، نه روستایی دست به گریبانند و از میان مختصات جهان شمول آنها میتوان به فقر، فقدان حداقل شرایط بهداشتی، بیبهره ماندن از خدمات شهری، عدم دسترسی یا بیرغبتی نسبت به آموزش و پرورش، اضطراب دائمی به علت استفاده غیرمجاز از زمین، آب، برق و... تحقیر اجتماعی به عنوان اعضای بیطبقه جامعه، زمینه مساعد گسترش آسیبهای اجتماعی به علت جذب راندهشدگان و قانونگریزان و قانونستیزان در کنار اکثریتی زحمتکش و شرافتمند اشاره کرد.»
استاد جامعهشناس یکی از آثار و تبعات ویرانگر مهاجرت و حاشیهنشینی را بروز مفاسد اجتماعی میداند و میگوید: «افزایش دزدی و سرقت، فساد اخلاقی، موادمخدر، قتل و غارت، تکدیگری و... نمونههای بارز و آشکار مهاجرت و حاشیهنشینی قلمداد میشوند و گواه آن پروندههایی است که در پلیس آگاهی موجود است.
حاشیهنشینان محله ما که تعداد نه چندان کمی از جمعیت منطقه را تشکیل میدهند، اغلب در خانههای بسیار کوچکی که بدون رعایت ضوابط شهرسازی و اغلب بصورت غیرمجاز و بدون پروانه ساخت بنا شدهاند زندگی میکنند و ساکنان آن با کمبودهایی دست و پنجه نرم میکنند که دیگران برای دانستن آنها متحمل هیچ زحمتی نمیشوند و از طرفی بیشتر از دیگران در معرض آسیب، بلاهای طبیعی مانند زلزله هستند.
همشهری محله - 1